با استفاده از Animus 2.0 دسموند موفق به دست یافتن به خاطراتی از اتزیو میشود. خاطراتی که امیدوارند به یافتن سیب عدن کمک کند. او در این زمان وارد چندین خاطره مختلف از اتزیو میشود که در سالهای مختلف و مکانهای مختلف اتفاق می افتند.
او به خاطره صحبت به مینروا بازمیگردد. او بعد از خارج شدن از Vault میبیند که رودریگو آنجا نیست و آن مکان هم بسته شده است. بعد از مدتی ماریو او را از ورودی صدا میکند و اتزیو و او برای خروج از واتیکان مبارزه میکنند. اتزیو نمیتواند تصمیم بگیرد که سب را در رود تیبر مخفی کند یا به عمویش بدهد تا در جای امن نگهداری کند.این دو با اسب به مونتریگیونی برمیگردند.