داستان :

این بار Ninja Theory ما را به گذشته ها و جوانی دانته و زمانی که او در شهری با نام LIMBO زندگی می کند برده است. ظاهر زیبای این شهر ، ولی در باطن شیطانی که توسط شیطان قدرتمندی با نام Mundus ایجاد شده از دانته فرد بی خیالی ساخته به گونه ای که وی اغلب روزهای خود را به بطالت می گذراند. تا این که روزی دختری با نام kat به دیدار دانته آمده و او را از خطر حمله شیاطین آگاه می سازد. دانته سپس می فهمد که kat برای فردی با نام vergil یعنی برادر گم شده دانته کار می کند. vergil از دانته تقاضای پیوست به گروه The Order برای نابودی Mundus می کند که در ابتدا چندان این پیشنهاد مورد استقبال دانته واقع نمی شود .البته به علت حوادثی که در دوران کودکی برای دانته اتفاق افتاده او خاطره ی چندانی از کودکی خود و vergil ندارد به همین علت vergil به او کمک می کند تا حافظه اش را بازیابد . در این بین دانته می فهمد که پدر و مادر او توسط Mundus کشته شده اند و حال وی هدف انتقام گیری را در سر می پروراند. روایت داستان سرایی و وقایع DmC: Devil May Cry به مانند گذشته ساده و البته جذاب روایت می شود و با این که چندان با سورپرایز بزرگی مواجه نخواهید شد و اغلب قسمت های بازی هم قابل حدس می باشد ولی در کل شما راضی نگه خواهد داشت. البته پایان بازی می توانست خیلی بهتر از این باشد به گونه ای که انگار نصفه کاره رها مانده است.