Shay Patric Cormac یک اساسین است.اما به دلیل تندخویی هایش و فاصله گرفتن از اصول این فرقه،طرد می شود.او به Templar ها می پیوندد و تصمیم می گیرد انتقام خود را از فرقه سابقش بگیرد.به این ترتیب او به شکارچی اساسین ها تبدیل می شود و از آن جا که خود قبلا عضوی از آن ها بوده،تمام راه و رسمشان را بلد است.کلیت داستان واقعا جالب است.هرچند تجربه بازی در نقش یک تمپلار را پیش از این در نسخه سوم نیز داشته ایم که چندان هم جالب نبود.اما این که با کاراکتری همراه شویم که یک اساسین یاغی سابق و یک تمپلار است،می تواند جالب باشد.البته اوایل بازی Shay همچنان یک اساسین است و وقایع داستان شامل چرخش شخصیتی او نیز می شود.شاید بزرگ ترین نقطه مثبت Rogue غیر قابل پیش بینی بودن داستان بازی است.چرا که قرار است با شخصیتی منفی داستان را پیش ببریم و این خود یک سنت شکنی است.

علاوه بر آن،سازندگان اعلام کرده اند که Rogue پل داستانی بین نسخه های سوم و چهارم است و ارتباط مستقیمی هم با Unity دارد.بنابراین Rogue نقشی اساسی در سیر داستانی Assassin’s Creed خواهد داشت و قرار است حفره های اساسی خط داستانی را پر کند.البته اگر سازندگان بتوانند از پس این مسئله بر آیند.چرا که Assassin’s Creed در نسخه های سوم و چهارم از نظر داستانی افت کرده بود و به خصوص در Black Flag از ریشه ها و سبک و سیاق همیشگی بازی فاصله گرفته بود(در تایید این ادعا همین بس که ادوارد کنوی تا اواخر بازی صرفا یک دزد دریایی بود که لباس اساسین ها را به تن کرده!).با این حال،داستان Rogueنسبت به سایر بخش های بازی امیدوارکننده است و می توان شاهد یک داستان جذاب و پر پیچ و خم بود.

کل گیم پلی Assassin’s Creed:Rogue را می توان در یک عبارت خلاصه کرد:Black Flag با کمی مخلفات! واقعا هیچ چیز جدیدی در گیم پلی Rogue معرفی نشده که بتواند از نسخه چهارم متمایز باشد.دوباره همان مراحل کشتیرانی،همان سبک و سیاق و همان روند همیشگی.این بار ایالت آلاباما در جنوب آمریکا،نواحی شمالی اقیانوس اطلس،بخش هایی از نیویورک،شهر Quebec در کانادا و منطقه Appalachan River Valley(که شامل رودخانه ای است که Quebec را به آلاباما متصل می کند)،مناطق جدید بازی را تشکیل می دهند.Shay کنترل کشتی Morrigan را بر عهده می گیرد که هرچند از Jackdraw کوچک تر است،اما قابلیت های جدیدی دارد که توپ های آتشین از جمله این موارد است.نبرد ها همچنان به همان سبک و سیاق است و به سختی می توان تغییری در آن دید.شاید بزرگ ترین نبردهای دریایی بازی را بتوان ورود دشمنان به کشتی شما دانست که سابقا چنین چیزی نبود.بقیه المان ها هم کمی پیشرفت کرده اند.مثلا شکار موجودات دریایی این بار شامل خرس های قطبی نیز می شود و یا وجود یخ های قطبی چالشی جدید برای کشتیرانی است.اما در مجموع گیم پلی این بخش از بازی بدون تغییر باقی مانده است.

 

آیا تصور کرده اید که لااقل در بخش خشکی تغییراتی خواهید دید؟اشتباه فکر کرده اید!روند گیم پلی در خشکی هم هیچ تغییری نکرده است و سلاح Air Rifl تنها چیز جدیدی بود که در گیم پلی دیده شد.این سلاح خود دارای قابلیت های مختلفی است و تا حدی به نبردها حالت تاکتیکی تر می بخشد.اما آن قدر ها هم بزرگ نیست که گیم پلی بازی را از حالت کپی خارج کند.البته شاید نبرد با اساسین ها خود به خود تغییراتی را در بخش اکشن ایجاد کند.ولی در نمایش های ارائه شده چیزی در این باره ندیدیم و اگر محصول نهایی همینی باشد که در نمایش ها مشاهده کرده ایم،باید صراحتا گفت که گیم پلی Rogue یک کپی خسته کننده از Black Flag است.
هرچه قدر نمایش های Unity در زمینه های فنی موفق بود،Rogue نشان داده که حتی در این زمینه هم تغییری نکرده است.البته درست است که مقایسه این دو بازی غیر معقولانه است.اما Rogue نه تنها کوچک ترین تغییری نسبت به Black Flag نداشته،بلکه ضعف های گرافیکی آن نظیر افت فریم هایش را نیز رفع نکرده!انیمیشن ها نیز دقیقا کپی برداری شده و تاکنون طبق نمایش های منتشر شده،جز صحنه شفق قطبی که واقعا زیبا بود،هیچ نکته جدیدی در گرافیک بازی مشاهده نشده است.

Assassin’s Creed:Rogue یک شمشیر دو لبه است.اگر شکست بخورد،صدای هواداران این بازی در خواهد آمد و Ubisoftتبدیل به یک کمپانی منفور می شود.اما اگر موفق شود،می تواند در بین دارندگان کنسول های نسل هفتم که از تجربه Unity محروم هستند،محبوب شود.هرچند Rogue یک نسخه فرعی از عنوان نه چندان محبوب Black Flag است.ولی در صورتی که بتواند داستان زیبایی ارائه دهد،شاید بتواند ضعف های گیم پلی و گرافیک را تا حدی بپوشاند و هواداران باز هم شاهد یک بازی زیبا باشند.